یک میز که در سه کشور قرار دارد +عکس

 این میز روی مرز سه کشور قرار گرفته است که افرادی که روی آن با هم قهوه می‌خورند، هر کدام به طور همزمان می‌توانند در این کشورها باشند. تصویر این میز را ببینید که روی مرز سه کشور اسلواکی، مجارستان و اتریش است.

یک میز که در سه کشور قرار دارد +عکس

بیانات فرماندهی کل قوا در مراسم دانش‌آموختگی دانشجویان دانشگاه علوم انتظامی


بیانات فرماندهی کل قوا در مراسم دانش‌آموختگی دانشجویان دانشگاه علوم انتظامی



بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم (۱)
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة‌الله فی الارضین.

 مراسم بسیار باشکوه و زیبا و پُرمغزی را امروز اجرا کردید؛ تمرینها بسیار خوب بود، آرایش میدان بسیار زیبا بود و مراسمی که اجرا کردید، به‌طور کامل ابتکاری و پُرمغز بود. ابتکار در همه‌ی مسائل کاری و آموزشی و تحقیقی و در مدیریّتهای کوچک و بزرگ، جذّاب و چشم‌نواز است. امروز نشانه‌های ابتکار را در این میدان در بخشهای مختلف مشاهده کردیم؛ خیلی متشکّرم.

 ایّام حسّاس و مهمّی است. فارغ‌التّحصیلیِ شما فارغ‌التّحصیلان و سردوشی‌بگیریِ شما سردوشی‌بگیران، در مناسبت بسیار مهمّی اتّفاق افتاده است: اوّلاً ماه ذی‌حجّه است، یک ماه پُرمطلب، پُر‌مضمون، ماه عید قربان، عید غدیر، عرفه، مباهله و ولادت برخی از ائمّه‌ی معصومین (علیهم‌السّلام)؛ و مصادف با آخر شهریور و هفته‌ی مربوط به دفاع مقدّس؛ و مشرِف بر ماه محرّم و آغاز سال هجری قمری و ماه حسین (علیه‌السّلام)، ماه شهادت، ماه افتخار. در یک چنین شرایطی شما جوانان عزیز من موفّق شدید به دریافت درجه و سردوشی؛ این را به فال نیک میگیریم و ثبات قدم شما را در این راهی که در پیش گرفتید -که راهی پُرافتخار و راه سعادت دنیا و آخرت است- از خدای متعال مسئلت میکنیم.

  ادامه مطلب ...

مجمع باید انقلابی، فکر و عمل کند و انقلابی باقی بماند


مجمع باید انقلابی، فکر و عمل کند و انقلابی باقی بماند/هیچ مصوبه یا موضع مجمع نباید با مبانی انقلاب و میراث امام بزرگوار متفاوت باشد

  حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه) در دیدار رئیس و اعضای دوره جدید مجمع تشخیص مصلحت نظام، مجمع را از ابتکارات با ارزش امام بزرگوار خواندند و با اشاره به سه وظیفه مهم این نهاد یعنی «تشخیص مصلحت»، «مشاورت در تعیین سیاست‌های کلی» و «ارائه راه‌حل در معضلات کشور» تأکید کردند: مجمع باید صد در صد انقلابی، فکر و عمل کند و انقلابی باقی بماند.

حضرت آیت الله خامنه‌ای با یادآوری مسئولیت بسیار ظریف و خطیر مجمع در «تشخیص و اِعمال مصلحت» افزودند: مجمع در مواقعی که مصلحتی مهم وجود دارد و نظر مجلس شورای اسلامی را بر تشخیص شورای نگهبان ترجیح می‌دهد، باید توجه کند مصلحتی که تحت عنوان ثانویه است، طبعاً باید بسیار مهم، مسجل و واضح باشد و با نظر اکثریت قاطع و قابل قبول مجمع، آن‌هم برای مدتی معین و موقت اعمال شود.

پشت پرده چالش نهنگ آبی بازی مرگ و فریب + تصاویر

نهنگ آبی بازی ، چالش نهنگ آبی
نهنگ آبی بازی یا همان چالش مرگباری که با شیری که آدم می خورد جان صدها کاربر فریب خورده فضای مجازی را گرفت زا کجا آمده و به کجا رسیده است؟
تاریخ انتشار : 18 شهریور 1396
بازدید : 43,846 نفر

همه چیز درباره بازی و چالش نهنگ آبی ، شیری که آدم می خورد

ماجرای چالش نهنگ آبی که این روزها در دنیا قربانیان زیادی گرفته و سروصدایی در رسانه ها به پا کرده، شیری است که یک جوان روس به عنوان «بازی» طراحی کرده و ظاهراً آدم باید آن را بخورد، اما در عمل تبدیل به شیری شده که آدم ها را می خورد!
 
 
ادامه مطلب ...

سیگار | داستان هفتگی | به قلم مهسا طاهری

سیگار | داستان هفتگی | به قلم مهسا طاهری
سیگار عنوان داستانی است که این هفته می خوانید. مهسا طاهری متولد سال ۷۵ ،  از داستان نویسان جوانی است که دوره های داستان نویسی را نزد آقایان عبدی و آقای درجی دیده است . مهسا طاهری دانشجوی مترجمی زبان انگلیسی است و داستان زیر به قلم وی است

سیگار

مهسا طاهری

از پشت سر نزدیکت می شوم و شانه ام را تکیه می دهم به گوشه در شیشه ای تراس. نشسته ای روی صندلی محبوبت و سیگار می کشی. موقع پک زدن، چانه ات را می دهی بالا و با لذت تمام این کار را تکرار می کنی. دود را که فوت می کنی به آسمان، می آیم و سیگار را از دستت می قاپم. نگاهت پر از دلخوری و نفرت شده. دقیقن مثل همان روزی که دکتر زل زد در چشمم و گفت شوهرت سرطان ریه دارد و باید سیگار را ترک کند و درمان را شروع کند. از آن روز سه هفته ای گذشته و خلوت گاه هرشبمان به جای اتاق، شده تراسی چند متری و زل زدن از طبقه پنجم برجی به چراغ های روشن شهری که خاموش نمی شود. سیگار را که از آن بالا پرت می کنم، با لجبازی بسته سیگار را از جیبت در می آوری. می خواهی نشانم دهی که باز هم داری و کوتاه نمی آیی. دست می برم جلو و سیگاری از بسته توی دستت بیرون می کشم. فندک را از روی میز کوتاه بغل دستت برمی دارم و برای بار اول سیگاربه لب می گذارم. دوست داشتنت از همه دنیا برایم باارزش تر است. اگر شهر خاموش نمی شود، ما خاموش می شویم. تو با بهت و چشم های پر از اشکت و من با سیگارهایی که پشت سر هم دود می کنم. نداشتنت به قیمت نداشتن خودم است.
چشم به آنطرف شهر دارم. جایی آن دور دورها که شاید قطاری رد بشود و صدای سوتش در هوا بپیچد. فکر می کنم سیگار که می کشم، آیا دودش را کسی آنطرف شهر می بیند؟ می خواهم با تو حرف بزنم. اما سکوت کرده ای. آنقدر ساکتی که جرات ندارم برگردم ببینمت. سکوتت خیلی عجیب شده. می ترسم اما به روی خودم نمی آورم… آخرین نخ سیگار را توی بشقاب خاموش می کنم و بی آنکه سر برگردانم،ک ف دستم را طرفت می گیرم:
-میشه بهم یه نخ دیگه بدی؟


منبع سایت هنرلند